پدر شهید "علی احمدآبادی" نقل می کند : علی دوران جوانی در محل طوری زندگی می کرد که تمام فامیل و همسایگان او را "نور چشم" خود می دانستند و از او تعریف می کردند.
شهيد "عباس اسدي گماسايي" بارها در جبهه حضور یافت و با کافران بعثی به مبارزه پرداخت. در این مدت بارها مجروح شد. او نهایتا از ناحیه زیر چشم مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
شهید "هاشم ابراهیمیان تبریزی" در دوران پیش از انقلاب با پخش اعلامیه های امام، در پیشبرد انقلاب نقشی موثر داشت. او در این مسیر چنان بی باک و مصر بود که حتی تا مرز دستگیری پیش رفت اما نجات یافت.
شهید "پرویز الوندی" تنها پسر خانواده بود. این انقلاب برای او چنان ارزش داشت که برای حفاظت از آن آرزو می کرد کاش برادری داشت تا راه او را ادامه دهد. ما می توانیم به جای برادر او، راه او و همه شهیدان را ادامه دهیم.
شهید "علی اتابکی" پس از عزیمت به تهران از خرمشهر، چند روز بیشتر نماند؛ چون دیگر هوای اینجا برایش تنگ بود و او هوای پرواز داشت. به جبهه سومار اعزام شد و پس از 17 روز به شهادت رسید.
شهید پورپرهیزکار قبل از محرم خواب شهادت خود را در این ماه دیده بود. حتی خانواده اش را در جریان گذاشت. در اول محرم 1357 در حال انجام وظیفه در کمیته بود که به دست مزدوران به شهادت رسید.
حمید اسکندرلو، دلاوری از سرزمین ایران بود، جوانی که به خاطر اسلام قیام کرد و تا آخرین قطره خون از اهداف مقدس خود عقب ننشست. او داوطلبانه عازم منطقه غرب شد. در حین کمک به یکی از همرزمانش از ناحیه سر مورد اصابت گلوله گرفت و به شهادت رسید.
شهید عبدالرحیم کی منش در سال 1341 در کازرون به دنیا آمد او همیشه در تمام کارها مشارکت میکرد و خود را متعلق به مردم می دانست. در زمان انقلاب فعالیت خود را آغاز کرد.
شهيد حبيب الله رستمی در سال 1338 در نورآباد ممسنی به دنیا آمد. 15 ساله بود که به ارتش پیوست یا آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت . او با وجود جراحت های سخت باز دست از هدف و مجاهدت برنداشت.
شهید حسین تقی زاده در سال 45 در خرمشهر به دنیا آمد او عاشق شهادت بود در وصیت خود می نویسد: اينجانب به ميل خود و داوطلبانه عازم جبهه شده ام و هيچ چيزي مرا وادار نکرده است...
کتاب "عرشیان هم آشیان" به روایتی خواندنی از شهید "محمد علی ارجمندی" پرداخته است که نوید شاهد سیستان شما را به مطالعه این متن خواندنی و جذاب دعوت می کند.
به شهید "محمدجعفر احدی گرگانی" گفتند: در دفتر آموزش ضمن خدمت به وجود شما نیاز است و شاید فعلا رفتن شما به جبهه ضروری نباشد. لیکن وی که فرمان امام امت همچنان در گوشش بود، به هیچ وجه نپذیرفت و برای نبرد علیه کفر مشتاقانه به سوی جبهه شتافت.
شهيد ابراهيم صالحی در وصیت خود می نویسد: روي سخن با افراد همچون خودم مي باشد که هنوز اين تحول معنوي در آن اثر نکرده و هنوز مثل حيوانات فکر خوردن و خوابيدن هستند به آنها مي گويم بترسيد از عذاب الهي و بدانيد که اگر حسيني نباشي يزيدي هستی.
ابراهيم طي 3 سال در جبهه هاي جنگ حق عليه باطل و در عمليات های مختلفی حضور داشت و آرزویش شهادت بود . او در وصیت خود شهادت در راه خدا را افتخاری بزرگ می داند.
شهید "حسن آبشناسان" فرمانده قرارگاه حمزه سیدالشهداء و فرمانده لشکر ۲۳ نیروهای ویژه هوابرد ارتش جمهوری اسلامی ایران بود. وی در هشتم مهر ۱۳۶۴ در جریان درگیری مستقیم با دشمن در منطقه سرسول کلاشین عراق بر اثر برخورد ترکش موشکهای گراد شهید شد.