نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - معرفی کتاب
کتاب «مرد نکونام نمیرد هرگز»، زندگی‌نامه و خاطرات خود نوشت زنده یاد جانباز دکتر «ابوالفضل فخر الاسلام» که توسط فاطمه حسینی گردآوری و تالیف شده است.
کد خبر: ۵۵۷۱۱۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۷

کتاب «ماهورزان» که به قلم «اکرم السادات فارسی» از نویسندگان جوان شهرستان خمین نگارش شده، روایت بخشی از تاریخ روستای ماهورزان همراه با زندگی شهدای این روستا است.
کد خبر: ۵۵۷۱۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۶

کتاب "تفاوت ره" به تالیف علی کارخانه و فرزانه مرادی توسط نشر یوحنا و با کوشش بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان مرکزی تهیه و چاپ شده است.
کد خبر: ۵۵۷۱۱۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۵

کتاب «معبری که باید باز می‌شد» به اهتمام «سمیه باستین» گردآوری و تالیف شده که به صورت گزیده‌ای از خاطرات عملیات‌های شهدای دفاع مقدس استان هرمزگان است.
کد خبر: ۵۵۶۸۳۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۱

توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد
کتاب «عبای سوخته» شامل بیش از 70 برش از زندگی و احوالات شهید آیت‌الله «محمدحسینی بهشتی» روانه بازار شد.
کد خبر: ۵۵۶۶۳۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۶

کتاب «ذبیح روز هفتم» خاطراتی از سردار شهید «ذبیح الله عاصی زاده» سرباز سپاه اسلام است که به قلم مصطفی زمانی فر به نگارش در آمده است. نوید شاهد یزد تیزر معرفی این کتاب را برای علاقمندان منتشر می کند.
کد خبر: ۵۵۶۵۳۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۴

گیتی احدی خواهر شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: مامان موقع اعزام کلی سفارش کرده بود؛ هوای غرب سرده ها. همیشه این ژاکت‌ها تن‌تون باشه تا یه وقت خدای نکرده سرما نخورین. وقتی پیش هم نشستند، متوجّه شدم ژاکت حمید تنش نیست. پرسیدم: «حمید! پس ژاکت تو کو؟ چرا نپوشیدی؟» مامان هم تازه متوجّه شد.
کد خبر: ۵۵۶۵۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۲۷

حسین محمدی دوست شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: در جمعی بودیم حمید صدایش را صاف کرد و زیرلب گفت: «بامبول داریم.» چشمکی زد و رفت. منظورش را گرفتم. بامبول یکی از اصطلاحات رمزی گروه‌مان بود؛ یعنی این‌که هوا ابری است و غریبه‌ای توی جمع داریم که نمی‌شود درباره‌ی قرارهای دوستانه حرف زد.
کد خبر: ۵۵۶۴۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۲۰

منیژه قریشی مادر شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: حمید با دوستانش مهمان ما بودند. پاییز بود و هوا کمی سوز داشت. دوتا لحاف و تشک برای خودمان برداشتم و بقیّه را دادم به آنها. به تعدادشان نبود و نگران بودم سرما بخورند. صدای خنده‌ها و شوخی‌های‌شان تا چند ساعت می‌آمد. حاج‌آقا هم دلش می‌خواست در جمع آن‌ها باشد. می‌گفت: «خوش به حال‌شون که این‌قدر دل‌خوشند.»
کد خبر: ۵۵۶۴۹۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۳

محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: سوار هواپیمای سی130 شدیم. اوّلین بار بود که این هواپیما را از نزدیک می‌دیدم و قرار بود با آن به اهواز برویم. داخل هواپیما یک ردیف صندلی برزنتی بود و بقیّه ی قسمتها خالی بود. چشمم را در اطراف چرخاندم. روی یکی از صندلی های گوشه ی سمت راست هواپیما نشستم. فرخی کنارم نشست...
کد خبر: ۵۵۶۴۹۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۸

محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده‌های رملی" روایت می‌کند: صبح زود به پایگاه نیروی هوایی در تهران رسیدیم. هنگام ورود درجه‌دار دژبان جلومان را سد کرد. خب! اینجا اومدین چیکار؟ فرخی گفت: اومدیم با هواپیمای سی ۱۳۰ بریم اهواز. دژبان گفت: نمیشه، باید به عنوان امریه پرواز داشته باشین.
کد خبر: ۵۵۶۴۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۱۱

محمد علی عرفانی در کتاب «روی جاده‌های رملی» روایت می‌کند: آتش تهیّه ی عراق هر روز ادامه داشت. عراق با هدف تحمیل تلفات سنگین و ناتوان کردن ارتش ایران این کار را انجام می‌داد. در این پاتک‌ها بسیاری از همکاران زخمی شدند.
کد خبر: ۵۵۶۴۹۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۴/۰۴

کتاب «مهتابی شوءِ اَروُنَه»، به قلم غلامرضا حافظی، مجموعه خاطرات شهید حاج غلامرضا داودی است.
کد خبر: ۵۵۶۱۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۸

کتاب «لاله‌ها و سنگرها» نقش پشتیبانی و مهندسی - رزمی و زندگی‌نامه شهدای جهاد کشاورزی استان سیستان و بلوچستان بوده که توسط «سید محمدرضا سید حسینی»، «غلامعلی کدئی» و «رضا اکرمیان» گردآوری شده است.
کد خبر: ۵۵۶۱۸۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۸

از سوی انتشارات شهید کاظمی منتشر شد
«تحفه تِدمُر» نوشته «احمد کریمی» روایت زندگی جانباز مدافع حرم «امیرحسین احمدی» روانه بازار نشر شد.
کد خبر: ۵۵۵۸۷۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۲

کتاب «پچوک» به اهتمام «سمیه باستین» گردآوری و تالیف شده که به صورت گزیده‌ای از خاطرات مبارزات انقلابی شهدای دفاع مقدس استان هرمزگان می‌باشد.
کد خبر: ۵۵۵۷۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۱

در قسمتی از کتاب «با چشمان باز» که برگرفته از زندگانی شهید «سید علی‌اکبر (مصطفی) حاج‌سیدجوادی» است، می‌خوانید: «هر جا که بوی اخلاص می‌آمد پیدایش می‌شد. تشکیلات خاصی نبود که برای ما برنامه‌ریزی کند. همین‌طور ناخودآگاه به هم می‌رسیدیم ...»
کد خبر: ۵۵۵۷۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۲۰

کتاب «الفبای عاشقی» مجموعه خاطرات، زندگی‌نامه و وصایای ۲۲ شهید دانشگاه اراک، به کوشش دفتر ستاد امور دانشجویان شاهد و ایثارگر گردآوری و تهیه شده است.
کد خبر: ۵۵۵۴۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۵

کتاب «چشم و چراغ» که روایتی تصویری از زندگی پدران و مادران شهدای استان مرکزی است از سوی نشر یوحنا به چاپ مجدد رسید.
کد خبر: ۵۵۵۴۷۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۱۵

کتاب مرد آسمانی ۱، شامل ۶۵ صفحه به قلم نبی اله تبار که توسط اداره کل حفظ آثار و نشر ارش‌های دفاع مقدس استان ایلام در سال ۱۴۰۱ به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۵۵۵۱۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۳/۰۸