حماسه سه برادر رشتی در دفاع از خاک میهن

نویدشاهدگیلان: پاسدار شهید محمد یوسفی در بهار سال ۱۳۴۷ در روستای شمسه بیجار چشم به جهان گشود. آقا محمد دوره ابتدایی را در دبستان اسلام پیر بازار به پایان رساند و تا سوم راهنمایی در مدرسه محمدعلی پیر بازاری درس خواند و به علت فعالیت انقلابی و رفتن به جبهه ترک تحصیل کرد.

وی پس از تشکیل بسیج مستضعفین به همراه عده‌ای دیگر از دوستانش به عضویت بخش نوجوانان بسیج رشت درآمد و هر هفته چندین بار با شوق و اشتیاق فراوان به بسیج رشت می‌رفت.

او اهل ورزش بود و چند بار در مسابقات ورزشی نوجوانان بسیج به مقام قهرمانی دست‌یافت و در اردوهای نظامی متعدد شرکت می‌کرد و خود ازجمله نوجوانان مشتاق و پیشگام در ایجاد واحد بسیج پیر بازار بوده است.

محمد در اواخر سال ۶۳ درحالی‌که به پدرش که به‌شدت بیمار بود در مغازه کمک و یاری می‌رساند تصمیم می‌گیرد به جبهه برود و پس از دیدن یک دوره آموزش یک‌ماهه و قبل از اعزام به جبهه به زادگاهش برمی‌گردد، آشنایان سعی می‌نمودند که او را به‌واسطه بیماری پدر از رفتن به جبهه پشیمان کنند اما او که راهش را انتخاب کرده بود پس از اتمام مرخصی با برادران دیگر رهسپار جبهه کردستان شد.

شهید یوسفی ابتدا چند روز در شهر سنندج اقامت کرد و سپس رهسپار قله سر زیر در محور سروآباد مریوان شد و پس از یک ماه در بیست و دوم تیر 13۶۳ روی مین رفته و به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر پاکش را در گلستان شهدای مسجد جامع پیر بازار به خاک سپردند.
عطوفت و مهربانی و مقاومت در مقابل ظلم و زور ازجمله بارزترین ویژگی اخلاقی شهید محمد یوسفی به شمار می‌آمد. او ساده می‌پوشید و قناعت‌پیشه بود و وعظ و سخنرانی و دعای کمیل و توسل و نماز جماعت را دوست داشت.

شهید قدرت الله یوسفی برادر آقا محمد در چهارم فروردین سال ۱۳۳۹ در پیر بازار از توابع رشت دیده به جهان گشود؛ و در هفتم مرداد سال ۶۴ در عملیات قادر در منطقه اشنویه به شهادت رسید.

پیکر این شهید بزرگوار نیز در گلستان شهدای پیربازار رشت به خاک سپرده‌شده است.

بسیجی شهید محمود یوسفی در سال ۱۳۴۹ شمسی در روستای شمسه بیجار به دنیا آمد. شهید محمود دوره ابتدایی را در زادگاهش به پایان رساند و تا سال دوم راهنمایی در مدرسه محمدعلی پیر بازاری درس خواند و به علت علاقه به جبهه ترک تحصیل کرد و در سن ۱۴ سالگی رهسپار جبهه شد و با توجه به اینکه دو برادرش به شهادت رسیده بودند فرماندهان گردان‌ها برای شرکت در عملیات به وی اجازه نمی‌دادند.

آقا محمود ازنظر اخلاقی بسیار مهربان و به امربه‌معروف و نهی از منکر توجه ویژه داشت و همیشه شوخ و خندان بود و سعی می‌کرد کار دیگران را اصلاح کند او روضه سیدالشهدا را خیلی دوست داشت و به شهادت عشق می‌ورزید.

محمود که باخدا پیمان بسته بود و نمی‌شد جلوی او را گرفت با التماس از فرماندهان خود در چند عملیات پی‌درپی شرکت کرد.

او که هنوز چند روز از آمدنش از جبهه نگذشته بود مجدد همراه عده‌ای دیگر از برادران و هم‌رزمانش از طرف بسیج پیر بازار عازم جبهه‌ها شد و سرانجام در عملیات بزرگ و حماسه‌آفرین کربلای پنج‌ در بیست و دوم دی 1365 در منطقه شلمچه به آرزوی خود یعنی شهادت درراه خدا دست پیدا کرد و پیکر پاکش را در گلستان شهدای مسجد جامع پیر بازار به خاک سپردند.
منبع: فارس