نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

انس و الفت مثال‌زدنی «رحیم» با دانش‌آموزان

انس و الفت مثال‌زدنی «رحیم» با دانش‌آموزان

داماد معلم شهید «رحیم صباغیان» نقل می‌کند: «در ورامین که بودیم، رحیم به عنوان مربی تربیتی در مدرسه ورامین انتخاب شده بود. چنان او و دانش‌آموزان با هم انس گرفتند که دیگر هر وقت او را گم می‌کردیم، باید سراغش را از مدرسه می‌گرفتیم.»
هنوز مردم روستا خوبی‌های معلم مدرسه‌شان را به یاد دارند

هنوز مردم روستا خوبی‌های معلم مدرسه‌شان را به یاد دارند

شهید «ایوب صادقی» بیست و سوم شهریور ۱۳۳۳ در فیروزکوه به دنیا آمد. در اداره آموزش و پرورش مشغول به کار شد. زمانی که در روستا معلم بود، خیلی زحمت می‌کشید و از نظر مالی هم به آن‌ها کمک می‌کرد. هنوز مردم روستا خوبی‌هایش را به یاد دارند. وی بیست و یکم بهمن ۱۳۶۴ در اروندرود به شهادت رسید.
پرِ پرواز گشوده‌ام

پرِ پرواز گشوده‌ام

خواهر شهید «محمدرضا ناصریان» نقل می‌کند: «همه توی حیاط بودیم. محمدرضا کنار همسرش بود. به او گفت: سکینه! گنجشک‌ها رو می‌بینی! از بالای درخت پرواز کردن و رفتن! من هم باید از کنار تو پرواز کنم!»
دغدغه محمود، دین بود و مبارزه

دغدغه محمود، دین بود و مبارزه

شهید «محمود امیدوار» یکم مرداد ۱۳۴۲ در شهرستان دامغان به دنیا آمد. مظلوم بود و صبور. کودکی را در خانواده‌ای مذهبی و مبارز گذراند، چنان‌که در خانه همیشه حرف از دین بود و مبارزه. وی نوزدهم اردیبهشت ۱۳۶۱ در منطقه دارخوین، عملیات الی‌بیت‌المقدس، ترکش به پهلویش اصابت کرد و به شهادت رسید.
راز شهادت

راز شهادت

برادرزاده شهید «علی‌اکبر ابراهیمی» نقل می‌کند: «عمو را دیدم که بالای سر شهید شیرعلی گریه می‌کرد. زیر لب چیز‌هایی می‌گفت؛ نامفهوم نامفهوم. یکی‌یکی با شهید وداع کردند و سوار اتوبوس شدند، ولی عمو... روز‌های مراسم اربعین شهید شیرعلی، هم‌زمان با مراسم هفت عمو شد.»
تیری که عباس را به خود آورد

تیری که عباس را به خود آورد

هم‌رزم شهید «عباس جمال» نقل می‌کند: «اسلحه زیر پتو به صورت موّرب بود. تیر قبل از رسیدن به پای عباس از پتو‌ها رد شد و مجروحیت سطحی برداشت و با پانسمان خوب شد. می‌گفت: این تیر هدف داشت. می‌خواست هوشیارم کنه.»