خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» -4
در اوایل اسارت ، در داخل اردوگاه سنگی نبود تا از آن به عنوان مهر استفاده کنیم. این بود که ناگزیر یک پاره آجر پیدا کردیم و پس از تکه تکه کردن، آن را به داخل آسایشگاه بردیم. البته عراقیها مدام هشدار می دادند که کسی حق نگهداری سنگ و یا آهن آلاتی از قبیل چاقو، پیچ گوشتی و غیره را ندارد و افراد خاطی به شدت تنبیه می شوند.
کد خبر: ۴۶۰۳۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۰۵
زندگینامه
وی به عنوان سرباز وظیفۀ ارتش، در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضور یافت و پس از انجام ماه ها خدمت صادقانه، سرانجام در پاسگاه زید عراق به اسارت دشمن درآمد و بر اثر شکنجه های شدید، به همرزمان شهید خود پیوست.
کد خبر: ۴۶۰۰۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۳۱
شهيد جعفر كيميا در وصيت نامه خود مى نويسد؛ برادران و خواهران؛ این رزمندگان وظیفه خود را در جبهه دانستند. ولی شما که در پشت جبهه هستید وظیفه شما چیست؟ وظیفه شما درپشت جبهه ها حفظ کردن از موازین اسلام است. که مهم ترین آن عبارتند از: حمایت بی دریغ از امام ولایت فقیه است.
کد خبر: ۴۵۹۹۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۳۱
شهيد جعفر كيميا فرزند مرتضى در تاريخ يكم فروردين 1341 در بهشهر به دنيا آمد. در 22 اردیبهشت 1361، در کسوت فرماندهی گروهان، به جبهه جفیر عزیمت کرد؛ که ره آوردش جراحت و نُه سال اسارت در زندان عراق بود.
کد خبر: ۴۵۹۹۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۳۰
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 8
عراقیها قبل از ما، یک گروه از اسرای داخل اردوگاه را به زیارت برده بودند و به آنها اجازه نداده بودند که نماز صبح را بخوانند. این مسئله خیلی برای ما سخت بود و با اینکه یک عمر انتظار زیارت قبر ابا عبدالله الحسین (ع) را داشتیم، اما نتوانستیم به خاطر یک امر مستحب (زیارت)، یک امر واجب را (نماز) کنار بگذاریم و ناچار از این فرصت چشم پوشی کردیم .
کد خبر: ۴۵۹۷۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۱۹
خاطرات یک انقلابی از مخوف ترین زندان دنیا
در اردوگاه مسابقاتی تحت عنوان پیروزی انقلاب برگزار کردیم و لوح یادبودی از فرمایشات حضرت امام به بچه ها دادیم که توسط جاسوس ها لو رفت و من را به زندان انفرادی انتقال دادند ،نهایتا پس از تحمل 15 روز انفرادی مریض شدم و مرا بیرون آوردند.
کد خبر: ۴۵۹۷۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۹
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» - 3
در روزهای اول که به اسارت دشمن در آمده بودیم، نماز را در خط اول و پشت جبهه، با ترس می خواندیم، چرا که از طرف عراقیها تحت فشار قرار داشتیم. بعد از گذشت یک هفته در بصره، ما را به بغداد بردند و وقتی در محلی اسکان یافتیم تصمیم به خواندن نماز گرفتیم، اما باز با مخالفت عراقیها رو به رو شدیم.
کد خبر: ۴۵۹۲۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۵
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» -1
ما را که حدود پنجاه نفر بودیم، به سازمان امنیت بغداد منتقل کردند و در اتاقی به ابعاد 6X4 متر، که یک پتو کف آن را می پوشاند، حبس نمودند. این اتاق یک دریچه داشت که از طریق آن، نور خورشید بر روی دیوارسلول می افتاد. به همین دلیل توانستیم جهت صحیح قبله را پیدا کنیم.
کد خبر: ۴۵۹۲۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۹
جاويد الاثر در سال 1344 در روستاي سرآسياب در خانواده اي مذهبي ديده به جهان گشود .
کد خبر: ۴۵۹۲۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۹
خاطراتی از کتاب «نماز در اسارت» -2
آن شب، پس از صرف شام، مشغول خواندن نماز مغرب و عشا شدم. نمازم را که خواندم، متوجه نگهبانی شدم که پشت پنجره ایستاده بود و داخل سلول را می پایید. او به یکی از بچه ها خیره شده بود و نماز خواندن او را تماشا می کرد.
کد خبر: ۴۵۹۲۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۲۴
مروری بر نوشته زیبای شهید حمید کاظمی؛
خدایا ایمانی را به من عطا کن که سینه ام سپر و آماج صفیر گلوله ها و روحم به عطوفت در آمیزد. آیا کسی به خود اجازه میدهد ببیند جنایتکاران دست به سوی اسلام و شرف اش و کشورش دراز کرده و قصد نابودی آن را دارند و سکوت اختیار کند؟
کد خبر: ۴۵۹۲۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۹
معرفی کتاب
کتاب «1271 روز اسارت »، مجموعهای از خاطرات بهرام علی فرهادی رودباری است. وی در این کتاب با بیان خاطرات تلخ و شیرین خود، اوج ایمان، ایثار و استقامت شهدا و اسرا در غربت را به تصویر کشیده است.
کد خبر: ۴۵۹۱۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۹
زندگینامه
غلامحسن اکبری زیارانی، ششم تیر ۱۳۳۲، در زیاران از توابع شهرستان آبیک قزوین به دنیا آمد. پدرش خان بابا و مادرش طاووس نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. متاهل و دارای دو دختر و یک پسر بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و یکم فروردین ۱۳۶۶، در عملیات کربلای 8 در شلمچه به اسارت نیروهای دشمن درآمده و در روز بیست و دوم فروردین ۱۳۶۶ به شهادت رسیده ودر قبرستان الکرخ عراق دفن و سپس پیکر مطهرش به ایران منتقل و نهم مرداد ۱۳۸۱ در زادگاهش به خاک سپرده شد.
کد خبر: ۴۵۹۱۳۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۱۸
«شهيد محمد فاسونيه چي»در بدو انقلاب به پيروي از فرمان امام به همراه برادرش كه در ارتش خدمت مي كرد از پادگان فرار كردند.
کد خبر: ۴۵۸۳۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۹
زندگینامه
فتحعلی محبی، دوازدهم تیر ۱۳۳۹، در روستای حسینآباد از توابع شهر تاکستان به دنیا آمد. پدرش علی، کشاورز بود و مادرش تاجماه نام داشت. تا سوم ابتدایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش خدمت میکرد. پانزدهم شهریور ۱۳۵۹، در بانه توسط نیروهای عراقی به اسارت درآمد و شهید شد. اثری از پیکرش به دست نیامد.
کد خبر: ۴۵۸۳۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۹
خاطره
با روحيه عالي و بسيار آرام فرمودند. اگر خداوند به من آن لياقت را داده است كه از دين او دفاع كنم و اگرحرفم حق است پس چرا از مرگ بترسم ...
کد خبر: ۴۵۷۸۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۴/۰۲
معرفی شهدای خرداد استان کرمانشاه(77)؛
خود را مسئول می دانم که پرچم توحید را در دست گرفته و با شعار "الله اکبر" لرزه بر کاخ نشینان بیندازم.
کد خبر: ۴۵۶۳۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۲
حتی صبر نکردند که روز عید فطر سپری شود و همان اول صبح بدون هیچ دلیل مشخص یا حتی بهانه گیریای آسایشگاه به آسایشگاه میگشتند و اذیت میکردند.از بخت خوب ما یک گروهبان دوم بنام «عوض» که دانشجو بود و معمولاً همیشه یک کتاب دستش بود و کسی را نمیزد به ما برخورد.
کد خبر: ۴۵۶۳۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۱۲
معرفی شهدای خرداد استان کرمانشاه(62)؛
خداوند همیشه بخشنده است و مرا نسبت به این قصور می بخشد و متاعم را اگر چه نیازی به آن ندارد با تمام ارزش و به قیمت خود می خرد. پس، دیگر تأمل برای چیست؟ آیا نه این است که ما میخواهیم او را داشته باشیم پس کوتاهی برای چیست؟
کد خبر: ۴۵۶۱۱۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۰۸
روایتی یک آزاده در ماه مبارک رمضان در دوران اسارت
آزاده سید محمدعلی بصری در خاطرهای از ماه رمضان در دوران اسارت روایت میکند: همه ما روزه میگرفتیم ولی عراقیها اجازه نمیدادند غذای سحری نیمه شب توزیع شود، به همین دلیل تصمیم گرفتیم صبحانه را برای افطار و ناهار را برای سحر نگه داریم. شام را هم قبل از سوت داخل باش میگرفتیم...
کد خبر: ۴۵۵۹۴۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۳/۰۵