شعری از عبدالحسین رحمتی
سه‌شنبه, ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۳۳
شعر «بغض» سروده «عبدالحسین رحمتی» بوده که تقدیم به جانبازان و جانثاران کرده است. در بخشی از شعر نوشته شده است: «اﮔﺮﭼﻪ لحظه‌های ﺁتش و خون، تو ﺑﺮ ﺑﺎﻻى نعش ﻣﻦ نماندی/ ولی در ﺑﺮزخ ﺳﺮخ ﮔﻠﻮیم، تمام ﺑﻐض‌هایم را تکاندی»

تمام بغض‌هایم را تکاندی

ﺑﻐﺾ


تو که ﻓﺼﻠﻰ به نام ﻋﺸﻖ خواندی

 ﭼﺮا در کوﭼﻪهاى ﻋﻘﻞ ﻣﺎندی

 *****
ﭼﺮا روى ﺿﺮیح ﭼﺸﻤﻬﺎیت

 کبوترهای ﭼﺎهی را پراندی

*****
ﭼﻪ ﻣﻰﺷﺪ ﺑﺎ نگاهِ ﻣﻬﺮﺑﺎنی

 ﻣﺮا در ﻗﺎب ﭼﺸﻤﺖ ﻣﻰنشاندی

***** 
ﭼﻪ ﻣﻰﺷﺪ تا ﮔﺬرﮔﺎﻩ ﺷﻬﻴﺪان

 تنِ ﺻﺪ پاره‌ام را می‌رساندی

*****
ﻣﺮا ﺷﺮم ﺣﻀﻮرت ﺳﻮختن ﺑﻮد

 کجا خاکسترم را ﻣﻰفشاندی

*****
اﮔﺮﭼﻪ لحظه‌های ﺁتش و خون

 تو ﺑﺮ ﺑﺎﻻى نعش ﻣﻦ نماندی

****** 
ولی در ﺑﺮزخ ﺳﺮخ ﮔﻠﻮیم

 تمام ﺑﻐضهایم را تکاندی

 

 

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده