معرفی کتاب خاطرات آزادگان گیلان (4)
نوید شاهد - کتاب ششمین روز سرگردانی نوشته شهاب احمدپور، خاطرات شفاهی ابراهیم مقدم، رزمنده‌ی آزاده‌ای است که از خاطرات دوران کودکی تا اسارتش گفته است. نویدشاهدگیلان بمناسبت سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی به معرفی این کتاب پرداخته است.
«ششمین روز سرگردانی»

به گزارش نویدشاهدگیلان؛ کتاب "ششمین روز سرگردانی" نوشته شهاب احمدپور، خاطرات شفاهی ابراهیم مقدم، رزمنده‌ی آزاده‌ای است که از خاطرات دوران کودکی تا اسارتش گفته است. او این اثر را برای واحد فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری استان گیلان آماده کرده و انتشارات سوره مهر، حاصل کار را در 127 صفحه به چاپ رسانده است.

شجاعت و دلاوری حضور در جبهه‌های جنگ چیز عجیبی است. می‌دانی که ممکن است هرگز نتوانی برگردی. می‌دانی که ممکن است مجروح شوی، جان بدهی یا در دام دشمن اسیر شوی، اما با این حال بازهم حاضری تمام این‌ها را به جان بخری تا از وطنت دفاع کنی. شهاب احمدپور در کتاب ششمین روز سرگردانی، به سراغ خاطرات شفاهی ابراهیم مقدم رفته است. خاطراتی از مردی آزاده که تجربه‌ی حضور در جبهه‌های جنگ و اسارت را دارد. ابراهیم مقدم پیش از دورە سربازی از مواجهه با دشمن گریزام بود سپس که راهی جبه‌های جنگ شد مشتاقانه ایستاد و تا پای مرگ پیش رفت و سرانجام به اسارت دشمن بعثی درآمد. در ششمین روز سرگردانی برش‌هایی از زندگی ایشان را می‌خوانیم که از دورە کودکی تا پایان دورە اسارت را دربردارد. 

کتاب ششمین روز سرگردانی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

اگر از خواندن داستان‌ها و خاطرات رزمندگان و شهدا لذت می‌برید، کتاب ششمین روز سرگردانی یک انتخاب خوب برای شما است.

بخشی از کتاب ششمین روز سرگردانی

در مقرِ تیپ که دیگر ما ِ عراقیها بود ما را بردند توی یک اتاق . سه چهار نفر که قبل از ما اسیر شده بودند هم آنجا بودند. بعد از مدتی فرماندە عراقی‌ها برای بازدید و بازجویی آمد. از همه چیز و همه جا سوال پرسید. از امکانات و وسایل و تجهیزات و هدف ماموریت و وظیفە شخصی و هر چیزی که می‌شد فکر کرد. مترجم فارسی نداشتند. یک مترجم ترک داشتند که عربی را به ترکی برمی‌گرداند. یکی از بچه‌های ما ترک بود. او هم سوال ها را به فارسی برمی‌گرداند و از ما می‌پرسید و جواب می‌دادیم. چون همه را با هم بازجویی می‌کردند یک خرده شلوغ شده بود. وسط سوال ها از مترجم عراقی‌ها خواستیم بگوید تکه‌ای نان به ما بدهند. فرماندە عراقی جواب داد چند دقیقه قبل نان تمام شده و چیز دیگری برای خوردن ندارند...

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده