امدادگر شهيد بهروز رضاپور(4)
شهيد بهروز رضاپور بار دوم نيز در سال 62 به جبهه مي رود اينبار با سمت مددکار بهداري و در عمليات والفجر 2 در منطقه حاجي عمران به لقاء ا... مي پيوندد و به آنچه که به دنبالش مي بود مي رسد.
مدد کار هلال احمر گیلانی در حاج عمران شهادت رسید

به گزارش نویدشاهدگیلان؛ شهيد بهروز رضا پور در سال 13 در ميان خانواده‌ای فقير در بندرانزلي چشم به جهان گشود او از همان کودکي با فقر و بدبختي رشد می‌کرد و گويا زندگي با فقر را بر زندگي اشرافي و يا مرفه ترجيح می‌داد.

درد جامعه را احساس می‌کرد و با تمام وجودش لمس می‌کرد. شهيد هميشه خنده بر روي لبانش بود و با خنده‌هایش و اخلاق خوبش مردم را به‌طرف خود جلب می‌کرد. او چون در ميان خانواده‌ای فقير زندگي می‌کرد نتوانست درسش را به اتمام برساند او اکثر اوقات مشغول به کار بود.

تابستان‌ها با بريدن ني و فروختن آن‌ها به مردم و زمستان‌ها با ماهيگيري در دريا و مرداب زندگي خودشان را می‌چرخاند. تا اينکه انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام شروع می‌شود و در همين سال 57 پدرش را از دست می‌دهد و دشواري زندگي و خرج خانواده به‌طور کامل به گردن شهيد می‌افتد. لذا باکار کردن بيشتر و زحمت بسيار خانواده خود را اداره می‌کرد او همگام با ملت در انقلاب پيش می‌رفت و از افرادي بود که زحمات بسياري براي پيروزي انقلاب و آگاهي ملت و مردم محل خود داشت او مؤذن مسجد محل خود بود و علاقه زيادي به امام داشت.

شهيد با شروع جنگ تحميلي از داوطلبين رفتن به جبهه بود اما به علت مشکلات موجود در خانواده موفق نمی‌شد؛ اما هميشه در مسجد محل و پايگاه محل فعاليت بسياري داشت. اکثر شب‌ها به نگهباني در پايگاه مشغول بود و بالاخره موفق می‌شود براي اولين بار در سال 61 به جبهه رقابيه می‌رود. مدت 2 ماه در جبهه با مزدوران می‌جنگد و پس از پايان مأموريت به شهر خود برمی‌گردد.

اما او ديگر نمی‌توانست در شهر بماند. او عاشق کربلا و به ديدار حق شده بود. شهيد ديده بود که چگونه مشتاقان وصل ديدار خدا به معشوق می‌پیوندند. لذا نمی‌توانست در اينجا دوام زيادي بياورد و بار دوم نيز در سال 62 به جبهه می‌رود این بار با سمت مددکار بهداري و در عمليات والفجر 2 در منطقه حاجي عمران به لقاء ا... می‌پیوندد و به آنچه به دنبالش می‌بود می‌رسد.

قسمتی از وصیت نامه شهید؛

سلام بر تو خواهر مبارز مبادا در نبودن من مادر گريه کند بايد او را دلداري بدهي و بگويي که پسرت سالم است و در کنار امام زمان مي باشد و سلام بر برادران مبارز و رزمنده ام بايد در نبودن من امر به معروف کني و دست و زبانت را از زشتي بازداري و با تلاش و کوشش خودت آن را به جاي آور و در راه خدا جهاد کن، جهادي که شايسته اوست و در راه خدا از سرزنش کنندگان باک نداشته باش و  براي حق در هر جا که هستي اقدام کن و در راه خدا و براي پيشبرد دين خدا کسب دانش نما و خود را به شکيبايي در مقابل مشکلات عادت ده و بدان شکيبا بودن در راه حق کاري بس نيکو است و اجرش با خدا مي باشد.
سلام بر شما دوستان و آشنايان خود را براي تحمل رنجها و مصيبت ها و ناکامي ها و ناروائيها آماده سازيد و دل قوي داريد که قادر يکتا پشتيبان و نگهبان شماست و تنها اوست که شما را از شر دشمنان نجات مي بخشد و عاقبت شما را به خير مي گرداند و دشمنان شما را به انواع عذابها و شکستها دچار مي گرداند. دوستان اگر مي خواهيد در مقام و عظمت شما خللي وارد نشود هيچگاه زبان به شکايت نگشاييد و آنچه را که از قدر و منزلت الهي شما مي کاهد بر زبان نياوريد.



برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده