شهید مدافع حرم گیلان جواد دوربین
شهید جمال دوربین در سال 67 در منطقه عملياتي زبيدات در خاک عراق به شهادت رسيد و مفقودالاثر شد و پيکر پاکش در سال 75 همراه 700 شهيد ديگر پس از تشييع همراه شهداي گيلان آورده شد.
به گزارش نویدشاهد گیلان هميشه اين سوال برايم مطرح بود که چگونه خبر شهادت عزيزترين کس يک خانواده را مي توان به آنها اطلاع داد ولي مي دانستم که خيلي سخت است. و دوم اينکه چطور يک خانواده که مدتها چشم انتظار جگر گوشه اش است شهادت او را براحتي قبول مي کند.
خاطراتی دلنشین «شهید مدافع حرم جواد گیلان» از برادر شهیدش جمال دوربین
عضي از پدر و مادرها و يا ساير اعضاء خواب مي ديدند و از شهادت عزيزشان بطريقي آگاه مي شدند، و خداوند هم به آنها صبر عطا مي کرد ، اين موضوع هميشه برايم معما بود تا اينکه وقتي برادر خودم ( شهيد جمال دوربين ) در سال 67 در منطقه عملياتي زبيدات در خاک عراق به شهادت رسيد و مفقودالاثر شد و پيکر پاکش در سال 75 همراه 700 شهيد ديگر پس از تشييع همراه شهداي گيلان آورده شد ، اينجا بود که احتمال دادم جنازه برادرم نيز همراه آنها باشد. ايام ايام محرم بود ماه سوگواري اباعبدالله الحسين (ع) بنده در هيئت خودمان جهت مراسم سينه زني رفته بودم که خبردار شدم پيکر برادرم نيز جزء شهداي گيلان مي باشد. در اين هنگام بود که قلبم به تلاطم افتاد و فکر و ذهنم را به خود مشغول کرد که چگونه اين خبر را به مادرم که 8 سال منتظر بازگشت جگرگوشه اش بود تا برگردد بدهم .

خلاصه با مشورت دوستان تصميم گرفته شد که تعدادي از مادران شهدا از جمله مادر شهيدان بزرگوار کريم بخش و نژادغي اين خبر را به مادرم بدهند ، روز تاسوعا بود وقتي ما از مراسم سينه زني به خانه خودمان برگشتيم مادرم نيز همراهم به خانه ما آمد. در داخل اتاق من و مادرم تنها بوديم که مادرم بدون مقدمه گفت فلاني بهتر نيست ما يک قبري براي برادرت در گلزار شهدا بعنوان يادبود درست کنيم ما که خبر نداريم که ايشان شهيد شده اند يا زنده اند.

حداقل ما جايي داشته باشيم تا روزهاي پنجشنبه آنجا برويم تا عقده دل واکنيم. من که انتظار چنين مطلبي را نداشتم يک مرتبه کنترل خودم را از دست دادم و شروع به گريه کردم و در حال گريه گفتم که مادرجان نياز نيست براي جمال يادبود درست کنيم خودش برگشته، خودش آمده و ترا از چشم انتظاري بيرون آورده در اين لحظه مادرم پس از مکثي گفت يعني جمال را آوردند گفتم آره در همان لحظه در حالي که آرام ، آرام گريه مي کرد خدا را شکر مي نمودم و فرمود خدايا اين امانت را از ما قبول بکن . اينجا بود که فهميدم خداوند سبحان براي از پس گرفتن امانت خودش به صاحبان آنها صبر و استقامت عطا مي کند طوري که خانواده ها وقتي بجاي پيکر عزيزشان با استخوان هاي آنها روبرو مي شوند آنها را با احترام مي بويند و مي بوسند همان کاري که مادر من و هزاران مادر بزرگوار شهدا انجام دادند . و اينهم بخاطر مکتب نوراني اسلام و انقلاب شکوهمند اسلامي به رهبري حضرت امام خميني (ره) مي باشد . پس صلوات مي فرستيم به روح پر فتوح حضرت امام (ره) و تمامي شهداي گرانقدر انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي .
تذکر : اسم برادرم جمال بود ولي ما او را مهرداد صدا مي زديم/جواد دوربين برادر شهيد

گفتنی است سردار شهید جواد دوربین متولد ۱۷ فروردین ۱۳۴۶ بود. شهید دوربین از سال ۵۸ به عضویت سپاه درآمد و از چهره های فعال سپاه انزلی بود که تا سمت جانشینی سپاه آنجا ارتقا یافته بود. شهید دوربین با اینکه در سال ۱۳۸۹ از سپاه بازنشسته شده بود ولی در ۱۷ فروردین امسال به صورت داوطلبانه عازم سوریه شد و در حمله تروریستها به خان طومان در روز ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ به شهادت رسید. از این سردار سرافراز سه پسر و یک دختر به یادگار مانده است.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده