شهید نوزدهسالهای که در کربلای پنج گمنام شد
جمعه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۳۶
ابوالقاسم باوجوداینکه به خانواده عشقی عمیق میورزید اما نمیتوانست جبهه را خالی نماید بلکه حضور مستمر در جبههها را بر خود و حتی دیگران وظیفه میدانست و بیش از چهار سال از عمر پرثمرش را در میدانهای نبرد به سر برد و در عملیات زیادی شرکت کرد.
نویدشاهدگیلان: شهید ابوالقاسم حسن پناه در چهارم تیرماه سال 1346 در یکی از روستاهای شهرستان املش در میان خانوادهای متقی دیده به جهان گشود.
وی از همان دوران کودکی با آئین مقدس اسلامی تربیت یافت و عشق به ائمه اطهار (ع) خاصه حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام در روح و جانش ریشه دوانیده بود.
ابوالقاسم تحصیلات دوران ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان را در مدارس املش و رودسر تا مقطع دوم دبیرستان سپری کرد و در سالهای اوج مبارزات مردم علیه حکومت جور و طاغوت باوجود سن و سال کم در تظاهرات علیه حکومت شاهنشاهی همراه با مردم مسلمان حضور داشت.
وی بهاتفاق چند نفر دیگر با دستگاه تایپ مدرسه اقدام به تکثیر اعلامیههای حضرت اما م خمینی (ره) میکردند.
ابوالقاسم از همان ابتدا بیباک و شجاع و مالامال از عشق و محبت به ائمه اطهار (ع) و از چنان ایمانی برخوردار بود که ترس در نزد وی معنی نداشت.
ابوالقاسم ازنظر ایمان و معرفت و فهم و شناخت در سطح بالایی قرار داشت و با اطرافیان با توجه به سن و سال برخورد میکرد و کاملاً سنجیده سخن میگفت و از فرصتهای پیشآمده به نحو احسن استفاده میکرد، به تلاوت روحبخش قرآن و اقامه نماز شب نیز عادت داشت.
وی از غیبت و ریا بیزار بود و مدام از جهاد و شهادت صحبت میکرد، او نهتنها نمازش را با لذت و عشق میخواند، بلکه از تماشای نمازخواندن دیگران خصوصاً مادر غرق لذت و شادی میشد که گویا شادی بالاتر از آن نیست.
ابوالقاسم حسن پناه از 15 سالگی به میدانها مبارزه و نبرد با دشمنان بعثی شتافت، او که شاهد شهادت دوستان و همرزمان شهیدش بود، میگفت تا وقتیکه دشمن در خاک پاک میهن اسلامی باشد من در جبهه به دفاع و نبرد با آنان انجام به تکلیف میکنم و تا پیروزی یا شهادت در مقابل دشمنان اسلام و انقلاب هستم و از هیچچیز باکی ندارم.
وی بیش از چهار سال از عمر شریف خود را درنبرد با دشمن خصم زبون در جبههها به سر برد و همزمان برای کامل کردن دین خود اقدام به تشکیل خانواده کرد و باکمال سادگی و تقوای الهی زندگی مشترکش را با دختری متدین بنا و از این پیوند مقدس خداوند فرزندی به ایشان عنایت فرمود که هنوز فرزندش به دنیا نیامده یتیم شد و داغ فقدان پدر بر قلبش ثبت گردید.
ابوالقاسم باوجوداینکه به خانواده عشقی عمیق میورزید اما نمیتوانست جبهه را خالی نماید بلکه حضور مستمر در جبههها را بر خود و حتی دیگران وظیفه میدانست و بیش از چهار سال از عمر پرثمرش را در میدانهای نبرد به سر برد و در عملیات زیادی شرکت کرد.
شهید ابوالقاسم حسن پناه سرانجام در عملیات کربلای پنج در شلمچه که فرمانده گروهان دوم، گردان امام حسین بود در تاریخ 25 دی 1365 خون مطهرش بر زمین گرم خوزستان ریخت و به درجه شهادت نائل آمد و پیکر مطهر سید ابوالقاسم حسن پناه هنوز مفقود و در غربت و گمنامی به سر میبرد/فارس
ابوالقاسم تحصیلات دوران ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان را در مدارس املش و رودسر تا مقطع دوم دبیرستان سپری کرد و در سالهای اوج مبارزات مردم علیه حکومت جور و طاغوت باوجود سن و سال کم در تظاهرات علیه حکومت شاهنشاهی همراه با مردم مسلمان حضور داشت.
وی بهاتفاق چند نفر دیگر با دستگاه تایپ مدرسه اقدام به تکثیر اعلامیههای حضرت اما م خمینی (ره) میکردند.
ابوالقاسم از همان ابتدا بیباک و شجاع و مالامال از عشق و محبت به ائمه اطهار (ع) و از چنان ایمانی برخوردار بود که ترس در نزد وی معنی نداشت.
ابوالقاسم ازنظر ایمان و معرفت و فهم و شناخت در سطح بالایی قرار داشت و با اطرافیان با توجه به سن و سال برخورد میکرد و کاملاً سنجیده سخن میگفت و از فرصتهای پیشآمده به نحو احسن استفاده میکرد، به تلاوت روحبخش قرآن و اقامه نماز شب نیز عادت داشت.
وی از غیبت و ریا بیزار بود و مدام از جهاد و شهادت صحبت میکرد، او نهتنها نمازش را با لذت و عشق میخواند، بلکه از تماشای نمازخواندن دیگران خصوصاً مادر غرق لذت و شادی میشد که گویا شادی بالاتر از آن نیست.
ابوالقاسم حسن پناه از 15 سالگی به میدانها مبارزه و نبرد با دشمنان بعثی شتافت، او که شاهد شهادت دوستان و همرزمان شهیدش بود، میگفت تا وقتیکه دشمن در خاک پاک میهن اسلامی باشد من در جبهه به دفاع و نبرد با آنان انجام به تکلیف میکنم و تا پیروزی یا شهادت در مقابل دشمنان اسلام و انقلاب هستم و از هیچچیز باکی ندارم.
وی بیش از چهار سال از عمر شریف خود را درنبرد با دشمن خصم زبون در جبههها به سر برد و همزمان برای کامل کردن دین خود اقدام به تشکیل خانواده کرد و باکمال سادگی و تقوای الهی زندگی مشترکش را با دختری متدین بنا و از این پیوند مقدس خداوند فرزندی به ایشان عنایت فرمود که هنوز فرزندش به دنیا نیامده یتیم شد و داغ فقدان پدر بر قلبش ثبت گردید.
ابوالقاسم باوجوداینکه به خانواده عشقی عمیق میورزید اما نمیتوانست جبهه را خالی نماید بلکه حضور مستمر در جبههها را بر خود و حتی دیگران وظیفه میدانست و بیش از چهار سال از عمر پرثمرش را در میدانهای نبرد به سر برد و در عملیات زیادی شرکت کرد.
شهید ابوالقاسم حسن پناه سرانجام در عملیات کربلای پنج در شلمچه که فرمانده گروهان دوم، گردان امام حسین بود در تاریخ 25 دی 1365 خون مطهرش بر زمین گرم خوزستان ریخت و به درجه شهادت نائل آمد و پیکر مطهر سید ابوالقاسم حسن پناه هنوز مفقود و در غربت و گمنامی به سر میبرد/فارس
نظر شما