مكتبى كه شهادت دارد، اسارت ندارد

در وصيت‌نامه شهید آمده است؛              

بسم الله الرحمن الرحيم

به نام خداوند بخشنده مهربان

و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون

آل عمران 169

حديث قدسى: ((من طلبى وجدنى و من وجدنى عرفنى و من عرفنى احبنى و من احبنى عشقنى و من عشقنى عشقته و من عشقته قتلته فعلى ديته و من على ديته على ديته فان ديته)) ((آن كس كه مرا طلب كند، مى يابد. آن كس كه مرا يافت، مى شناسد. آن كس كه مرا شناخت، دوستم مى دارد. آن كس كه دوستم داشت، به من عشق مى ورزد. آن كس كه به من عشق ورزيد، من نيز به او عشق مى وزرم. آن كس كه به او عشق ورزيدم، مى كشم او را و آن كس را كه من بكشم، خون بهايش بر من واجب است. و آن كس كه خون بهايش بر من واجب است، پس من خودم خونبهايش هستم((

مردن حق است. اما من اين طورش (شهادت) را بيشتر دوست دارم)) (شهيد على قره‌جلو)

((مكتبى كه شهادت دارد، اسارت ندارد. بكشيد ما را. ملت ما بيدارتر مى شود. ما شاگردان مكتب توحيد از شهادت نمى هراسيم. خط سرخ شهادت، خط آل محمد و على است)) (امام خمينى)

به نام او كه انسان را به وجود آورد و به نام او كه در درون انسان روح الهى دميد كه انسان به خواست خود بتواند به بالاترين درجات الهى برسد يا به پست ترين موجودات روى زمين برسد. به نام او كه تسكين بخش دردهاست و به نام او كه زنده مى كند و مى كشد.

خدمت پدر و مادر و خواهر و برادرم:

با عرض سلام، گرمترين درودهاى خود را به خدمت پدر و مادرى كه در روى زمين و در نزد خدا از عزيزترين كسان من هستند. گرمترين درودهاى خود را نثار خواهر حزب اللهى ام كه با عقيده خود و با حجاب اسلامى و اخلاق

اسلامى و درس خواندن خود، مشتى بر دهان ياوه‌گويان و ضد انقلابهاى داخلى و خارجى مى زند.

درود فراوان خود را نثار برادر حزب اللهى ام كه با عقيده و تفكر كم خود، مرگ بر بى حجاب مى گويد و مرگ بر منافق و ..... مى گويد. با اين كه كوچك است، اما ايمان و عقيده او راسخ است. به من مى گفت: دوست دارم در بسيج يا سپاه و ديگر ارگانها خدمت كنم. درود بر تو قهرمان كوچك، برادرم! انشاءالله كه بزرگ مى شوى و با اجازه پدر و مادرم در ارگانها به انقلاب خدمت مى كنى. و درود خود را نثار برادران دينى و خواهران دينى كه حجاب اسلامى را رعايت كرده و مى كنند، مى فرستم و سعادت و سلامتى شما را از خداوند متعال خواهانم. به اميد اين كه با عنايت خداوند مهربان و حضرت ولى عصر (عج) و نايب برحقش، امام عزيزمان، خمينى كبير زندگى را به خوبى و خوشى و سلامتى بگذرانيد.

پدرم! گاهى از اوقات مثل اين كه با من كسى صحبت مى كرد. و مى گفت تو يا در جبهه هاى نبرد حق عليه باطل به درجه شهادت نائل مى گردى و يا در داخل شهر به هنگام پاسدارى از انقلاب به دست منافقين به درجه شهادت نائل مى گردى.

در آخر از خدا مى خواهم كه مرا با شهداء و مبارزان در راه خودش محشور فرمايد.

خدايا، خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار. از عمر ما بكاه و بر عمر رهبر افزا. رزمندگان اسلام پيروزشان بگردان.

والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

على قره جلو

منبع: اسناد و مدارک بنیاد استان زنجان