روایتی خواندنی از خدیجه یوسفی مادر گرامی «شهید بهروز روشن بین»؛ به مناسبت سالروز شهادتش منتشر شد؛
گفتم: مرخصی! گفت: برادرت رفته است ثبت نام کرده است و گفت انشااله که خدا و عیبی ندارد و راضی باش به رضای خدا و شب تا صبح عراقی ها گلوله بر سر ما می ریزند...
نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛
تا صبح عراقی ها گلوله بر سر ما می ریزند...

شهید بهروز روشن بین

نام پدر: علی

تاریخ تولد: 1334

میزان تحصیلات و نوع شغل: سیکل ، نظامی

متأهل: تعداد فرزندان: 3

تاریخ و محل شهادت: هفدهم دی ماه 1366 ، سه راهی فکه

ارگان اعزام کننده را نام ببرید: لشگر 21 حمزه

استوار دوم شهید بهروز روشن بین در تاریخ هفدهم دی ماه 1366 در منطقه عملیاتی سه راهی فکه بر اثر تصادف خودرو در حین عزیمت مرخصی به درجه رفیع شهادت نائل گردیده است.

خدیجه یوسفی مادر گرامی شهید بهروز روشن بین روایتی خواندنی آنچه در پرونده فرهنگی شهید در بنیاد شهید درج شده است را در ادامه می خوانید؛

بهروز روشن بین پسر اول خانواده بود تا دبیرستان تحصیل نکرده بود در ساوه ارتشی بود و 21 حمزه خدمت می کرد 12 سال نظام بود که انقلاب شد و در سال 66 شهید شد فکه به شهادت رسید دارای دو پسر سعید وحسین ویک دختر به نام هما بود تهران ساکن بود

اخلاق خوبی داشت ودارای هیچ نقطه منفی نبود از دوستان وی احمد ارام وعین اله رسولی را می توان نام بردمردم داری و مهمانداری درخانواده حرف اول را می زد وبا همه رفاقت گرمی داشت ودر مشکلات خانواده تنها حلال مشکل او بود

امد مرخصی گفتم برادرت رفته است ثبت نام کرده است و گفت انشااله که خدا و عیبی ندارد وراضی باش به رضای خدا و شب تا صبح از عراقیها گلوله بر سر ما می ریزند

واتاقهای پر از مهمان می شد و گوسفند قربانی می کردیم و پذیرایی میکرد و می گفت ما تا اخرین لحظه باید دفاع کنیم و پیش دشمن کم نیاوریم و ناموس ما در خطر است

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات/ شهرستان های استان تهران
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده