شهید یحیی ازقری در شهریور ماه 1345 در شهرستان اسفراین در روستای رویین در یک خانواده کاملا مذهبی به دنیا آمد... در تاریخ نوزدهم آذر 1360 در نیمه شب حمله بستان در جبهه تنگ حاجیان گیلان غرب بر اثر اصابت اسلحه گرم به سینه و شکم به شهادت رسیدند...

نوید شاهد گلستان؛ کلام شهدا دُر گوهرباری است که از عمق اقیانوس های دل آنان بیرون آمده است آری گوهرهایی از سنخ ملکوت.

تأملی بر زندگی نامه شهید «یحیی ازقری»؛

از تولد تا شهادت

شهید یحیی ازقری در شهریور ماه 1345 در شهرستان اسفراین در روستای رویین در یک خانواده کاملا مذهبی به دنیا آمد و در سن 6 الی 8 سالگی وارد مکتبخانه شد. و علاوه بر خواندن قرآن کتابهای مذهبی می خواندند و به علت فقر از آنجا عازم شهرستان گنبدکاووس شدند و در یکی از روستاهای گنبد به نام ایگدر سکن گزیدند و در طول مدت 2 الی 3 سال به کشاورزی مشغول شدند.

پس از مراجعت به شهرستان گنبدکاووس ایشان وارد کارگاهی در خیابان فروردگاه شدند و روزها برای ادامه تحصیل به کار جوشکاری می پرداختند و شبها با کوشش تمام درس می خواندند.

در دوران قبل از انقلاب روزها به کار و شبها به درس خواندن مشغول بودند و در بیشتر روزهای هفته سعی می نمودند که نمازشان را با جماعت در مسجد بخوانند و هنگامی که مدارس تعطیل می شد کتابهای دینی و قرآن را مطالعه می نمودند و همیشه با دوستان خوش اخلاق خوش رفتار و نماز خواندن و دیندار رفت و آمد می کردند.

در اوایل دوران انقلاب همیشه سعی می کردند در راهپیماییها شرکت کنند و دیگران را برای شرکت در راهپیماییها ددعوت می نمودند و همیشه سعی می کردند که معانی اسلام و جمهوری اسلامی را به همگان بشناسانند و در دوران بعد از انقلاب مخصوصا جنگ گنبد شبانه روز با برادران ارتشی و پاسدارانی که برای دفاع از کشور خویش می جنگیدند همکاری می نمودند.

و همیشه کتابهای مذهبی مخصوصا رساله امام خمینی و قرآن مطالعه می نمودند کسانی را که از انقلاب اطلاعی نداشتند و نسبت به این انقلاب بدبین بودند را امر معروف و نهی از مذکر می کردند و حتی یک بار قبل از اینکه به خدمت ارتش در آیند موفق به دیدار رهبر عزیزمان رهبر مستضعفین جهان شدند.

در تاریخ نوزدهم آذر 1360 در نیمه شب حمله بستان در جبهه تنگ حاجیان گیلان غرب بر اثر اصابت اسلحه گرم به سینه و شکم به شهادت رسیدند.

این شهید بزرگوار همیشه سعی می نمودند با همه افراد یک نوع برخورد داشته باشند به هر کس که می رسیدند سلام می کردند و همیشه تبسم بر لب داشتند.

منبع: پرونده فرهنگی شهدا/ اداره هنری، اسناد و انتشارات استان گلستان

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده