شهید اسماعیل خادم همدانی
يکشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۲۲:۵۴
وحشت زده از خواب پریدم. تمام بدنم خیس عرق شده بود. گالن 20 لیتری رو دادم دست صادقی راننده دانشگاه. گفتم این 20 لیتری رو ببر خونه شهید خادمی.

-تو چه رفیقی هستی؟ می دونی زن و بچه من نفت ندارند و سردشونه؟

* آخه تو این دوره بی نفتی ار کجا نفت پیدا کنم؟ باشه ...باشه ... می رم براشون نفت می برم.

از در که می رفت بیرون دوباره برگشت و گفت: یادت نره قول دادی کمک کنی ها

وحشت زده از خواب پریدم. تمام بدنم خیس عرق شده بود. گالن 20 لیتری رو دادم دست صادقی راننده دانشگاه.

* این 20 لیتری رو ببر خونه شهید خادمی.

- خونه اون ها رو بلد نیستم.

* بگرد پیدا کن .

توضیحی ندادم. صادقی هاج و واج نگاهم می کرد . صادقی که برگشت یک ریز گریه می کرد .

گفتم : چی شده مرد؟ اتفاقی افتاده؟

گفت: به در خونه شهید خادم که رسیدم دیدم مادر پیرش با دو گالن خالی نفت توی این سوز و سرما داره می ره توی این صف های طولانی. تو از کجا فهمیدی اونا نفت ندارند؟

*بغض گلویم را گرفته بود نمی تونستم حرفی بزنم .

شادی همه شهدا که از همه داراییشون گذشتند صلوات

برگرفته از کتاب "پنج آسمان پرواز" روایتی از زندگی پنج شهید کارمند دانشگاه بوعلی سینا به قلم رقیه کریمی

خاطرات شهدا/تو چه رفیقی هستی؟

اسماعیل خادم همدانی بیستم آذر ماه سال 1331 در همدان به دنیا آمد. از همان کودکی بسیار باهوش و با استعداد بود و در یادگیری مسائل پیرامون خود گیرایی بسیار بالایی داشت. سال 1338 وارد دبستان شد و تحصیلات خود را آغاز کرد.

به دلیل هوش خدادادی و تلاش و پشتکاری که از خود نشان داد ادامه تحصیل داد و موفق به اخذ مدرک کارشناسی در رشته اقتصاد پول و بانکداري شد و به استخدام دانشگاه بوعلی سینای همدان درآمد.

آزادیخواه و عدالت طلب بود به همین دلیل در سال های انقلاب سعی کرد با روشن کردن افکار جوانان و دانشجویان گامی موثر در پیروزی و تثبیت انقلاب بزرگ ملت ایران بردارد.

بسیار منظم و با برنامه بود و به ورزش های مختلف از جمله هاکی، شطرنج، فوتبال و هنرهای رزمی علاقه داشت و در هر یک از آنها پیشرفت های قابل توجهی پیدا کرد.

سال 1356 بنا به تکلیف شرعی ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد که از وی به یادگار مانده است. با آغاز جنگ تحمیلی و تجاوز ارتش بعث عراق به مرزهای ایران، به عنوان سرباز ارتش جمهوری اسلامی ایران در جبهه حضور یافت و در عملیات های متعدد شرکت کرد.

سرانجام به آرزوی دیرینه خود رسید و در یکم آبان ماه سال 1359 در منطقه عملیاتی کرخه نور بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.

آرامگاه وی در گلزار شهدای زادگاهش زیارتگاه عاشقان و دلدادگان است.

در بخشی از وصیتنامه شهید آمده است: احساس آرامش می کنم و امیدم به خداست. فردا به مرز خواهم رفت که باعث خوشحالی است. امیدوارم اسلام پیروز شود.

نصیحتم به شما و تمام فامیل این است که باهم باشید و به خدا امید داشته باشید. از فرزندم نگهداری کنید. نکند به خاطر من که فدای اسلام و ملت عزیزم شده ام ناراحت باشید. همیشه در قلب شما خواهم بود.

برچسب ها
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱
کیان خادم همدانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۳۵ - ۱۴۰۰/۱۱/۰۸
0
0
مچکرم که به فکر شهدا هستید
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده